صفحات

۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

die Freude

وارد روز چهارشنبه شدیم!
پنج روز میگذره از قبولیِ امتحان آلمانیم!
روز جمعه ۱۴ دسامبر امتحان آلمانیمو دادم و فرداش یعنی ۱۵ دسامبر فهمیدم که قبول شدم! :)
هنوز طعم شیرین پیروزی زیر زبونم هست.
این روزها بیشتر از هرچیز دلم میخواد بگردم دنبال تک تک خاطره های روزهای تلخِ نگرانی از امتحان... تا بهشون نیشخند بزنم و احیانا کیف کنم از اینکه تونستم تبدیلشون کنم به این لحظه های خوش.
ناراحتم... از اینکه کسی که اینهمه مدت بهم کمک میکرد و همراهم بود٬ حالا دیگه کنارم نیست که شادیمو باهاش قسمت کنم!
از این بابت خیلی ناراحتم...
باری!
هنوز کارهایی هست که باید بهشون بپردازم و انجامشون بدم! مهم ترینش صحبت کردن با آقای وکیل راجع به کالج و دانشگاه و هزینه ها و این چیزاست که باید صحبت کنم. همینطور برای مصاحبه ی سفارت.
۱۶ ژانویه ی ۲۰۱۳ وقت سفارت دارم.
بهرحال باید این غم رو از خودم دور کنم و خودمو خالی کنم از هرچی که ذهنمو به ناراحتی مشغول خودش کرده...
دارم آلبوم MCMXC A.D از انیگما رو گوش میکنم!
خیلی خوبه.
و میخوام به چیزهای خوب فکر کنم.
باید ناراحتی ها رو فراموش کنم٬ حتی دلهره ها!
آدم که قراره روی پای خودش بایسته٬ باید قوی تر از این حرفهای ساده و فکرهای پر دلهره باشه.
حالا هرچی فکر میکنم به روزهای سخت و نگران کننده ی قبل٬ چیز زیادی یادم نمیاد... یکی زده خاطره هامو پاک کرده! همونایی که الان لازمشون دارم...

۱۹ دسامبر 2012
ایران
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر