صفحات

۱۳۹۱ آذر ۱۵, چهارشنبه

فردا و چندتا فردای دیگر

فردا کلاس های آمادگی امتحانم شروع میشه؛ و باید سر صبح دقیقا برم.
و این بنظرم خیلی بدشانسیه و خیلی یجوریه...
کلا هرموقع به این موضوع صبح و راه دورِ کلاس و این چیزا فکر میکنم در همون کسری از ثانیه که فکرم شکل میگیره حالمو گند میزنه و بعد کلی زمان صرف این میکنم که حالمو خوب کنم و متعادل بشم و این چیزا...
خلاصه که خیلی بدشانسیه... اَی بابا!



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر