صفحات

۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

I`m So Fucked Up!

آدمي كه حرفشو نتونه جاي بهتري بزنه، مياد اينجا مينويسه!
حوصله ي دلتنگي و اين مسائل رو كه ندارم، و الا بهش ميپرداختم حسابي! پير شدم براي اون مسائل!
اما احساس بدبختي و بازندگي رو كجا و چجوري حل كنم؟ برام قابل هضم نيست، خيلي وضعيت افتضاحي دارم! خيلي!
بد آوردم، و ديگه توان بلند شدن و جنگيدن رو ندارم، احتياج به زماني براي بازيابي خودم دارم اما وقتم كمه!
بايد براي امتحان آلماني ام تمرين كنم، ولي حس و حال شو ندارم. بد آوردم! نمره ي يكي از درسهام رو نياوردم! علي رغم اينكه تلاش زيادي براش كردم اين آخري ها! و بعيد نيست بقيه رو هم بهمين شكل گند بزنم... خسته ام
...

20 ژوئن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر