صفحات

‏نمایش پست‌ها با برچسب آلمانستان٬ ایران٬ آلمان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب آلمانستان٬ ایران٬ آلمان. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۱ آبان ۳۰, سه‌شنبه

خبر خوش!

ازونجایی که خیلی گرسنه ام میخواستم نوشتن رو به وقت دیگه ای موکول کنم ولی کارای گوشت قرمه با پیاز درست کردنم درست شد و غذامو خوردم و حالا میتونم بنویسم (اگرچه در حال تماشای اپیزود ۶ فصل ۳ د واکینگ دد هم هستم).
امروز روز خوبی بود! 
خبرهای خیلی خیلی روشن و شیرینی به دستم رسید.
فقط یکمی ناراحت شدم برای دوستم.
ماجرا از این قراره که اگر همه ی کارها خوب پیش بره من تا اسفند ۹۱ میتونم آلمان باشم.
ولی دوستم بدشانسی آورده یکمی بخاطر مدرک زبانش و قضایای پذیرش برای دکترا که اون دنبالشه هم با لیسانس که من دنبالشم فرق میکنه.
باری!
دارم تلاشمو میکنم٬ دارم سعی میکنم هرموقعی که حس و حالش بوجود میاد یه مطلب خوبی از آلمانی یاد بگیرم یه چیزی که بدرد امتحانم میخوره... میخوام تلاشمو بیشتر و بیشتر کنم میخوام پیشرفتمو ببینم!‌ و میخوام انقدر حس کنم با این زبان راحتم که دیگه دغدغه ای برای امتحانش نداشته باشم و برم و قبول بشم.
فکر قبول شدنش هرچند برام دوره اما غیر ممکن نیست! یکبار توی امتحان فِیل شدم ولی اینبار نمیخوام این اتفاق بیفته!‌
میخوام این سرنوشت شوم که ۵۰٪ احتمالات ذهنمو در بر گرفته رو به صفر برسونم. 
اگر قبول بشم... همه چی اینجا تموم میشه و زندگی من یکدفعه از آلمان شروع میشه.
هنوز کلی کار برای انجام دادن هست٬ اینو میدونم ولی مهم چندتا کار اصل کاری ئه که باید انجام بشه!‌ بقیه اش ریزه کاری ئه واقعا نه چیز دیگه...

۲۰ نوامبر 2012

۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

در آمال!

یادم رفت از اتفاقات جالب امروز بگم!
دوستم برای تأیید اصل و ترجمه ی مدارک توسط سفارت آلمان رفته بود تهران و سفارت و به موجب نامه ای که وکیل محترم و حاذق مون برامون جور کرده بود تونستیم از پول کلانی که سفارت برای هر برگه ی مدرک میگیره خلاص بشیم.
ماجرا از این قراره که اگر یک محاوره ی کوچک با دانشگاه آلمان هم بعنوان سندی مبنی بر اینکه ما میخوایم برای امر تحصیل مدارک رو تأیید کنیم به سفارت نشون بدیم اونها اون پول کلانی رو که از ما قراره بگیرن٬ چشم پوشی میکنن!
نمیدونم چرا٬ نمیفهمم چطور! اما میدونم که حقیقت داره! چون خودمون تجربه اش کردیم.
اگرچه نمیخوام کار وکیل حاذق رو کم جلوه بدم که هرگز چنین نبوده! بلکه عکس اش رو میخوام بگم و اون اینه که وقتی یه نفر مثل ایشون اینقدر به راه و چاه آشناست و میدونه دقیقا داره چیکار میکنه چقدر برای ما مفید واقع شد!
در غیر اینصورت باید برای هر برگه ی مدارکمون مبلغی حدود ۶۰ تا ۱۲۰ هزارتومن نقدا میدادیم به سفارت! میدونید بعبارتی میشه ۱-۲ میلیون تومن! و با همین روش ساده این اتفاق نیفتاد...!!!! باور کردنی نیست! هنوز برای من باور کردنی نیست!
من سالها از زمان کنکور از زمان ۵-۶ سال پیش شاید دنبال خودم دور میزدم مثل سگی که بدنبال دم خودش میگرده! و هیچ کار دیگه ای نکرده بودم! و یک نفر آشنا به امور توی مدت ۱-۲ هفته ای اینهمه کار رو پیش برد!
از این بابت خیلی خوشحالم! خیلی! فک میکنم کار به کاردان سپرده شده.
از طرفی برای ترجمه ی مدارک هم ایشون گفت نیاز به ترجمه ی آلمانی نیست! بلکه ترجمه ی انگلیسی کافیه! و همین هم باعث باز کلی از نظر هزینه برامون صرفه جویی بشه! که مهم ترین امر این قضیه هم همینه! 
ترجمه ی مدارک من شد ۲۳۰-۴۰ شد و مال دوستم ۳۷۰ تومن اگه اشتباه نکنم و تازه این ترجمه ی انگلیسی بود! اگه آلمانی بود حداقل دو برابر این مبلغ میشد.
خوشحالی نداره؟
باید ببینیم مراحل بعدی چطور پیش میره!‌
امیدوارم فقط به ددلاین برسیم و ایشون بتونه برام پذیرش تحصیلی بگیره.

۱۹ نوامبر 2012